سمیه در تنور زنده زنده سوخت

سمیه در تنور زنده زنده سوخت

دیگر هیچ امیدی به ازدواج نداشتم ،حالا دیگر 50 سال از عمرم گذشته بود وبه خاطر معلولیت های جسمی که بر اثر سوختگی در دوران کودکی پیدا کرده بودم، خواستگاری هم نداشتم و در اصطلاح مردم پیر دختری بودم که …

قاتل فراری عاشق لیلا شد

قاتل فراری عاشق لیلا شد

بیشتر از 18 سال آواره و سرگردان بودم به طوری که در طول این سال ها هیچ گاه زندگی و خواب راحتی نداشتم. مدام با ترس و وحشت روزگار می گذراندم تا این که بالاخره.

دختر زیبایم در یک پارتی شبانه آلوده شد

دختر زیبایم در یک پارتی شبانه آلوده شد

دلشوره عجیبی همه وجودم را فراگرفته بود، به همین خاطر به طرف نشانی باغی حرکت کردم که دخترم در آن جا مهمان بود؛ اما چیزی که می دیدم با آن چه خواهرم به من اطمینان داده بود، از زمین تا آسمان تفاوت داشت؛ اگرچه دست دخترم را گرفتم و از آن باغ کثیف بیرون کشیدم اما

شکست عشقی از برادرم یک هیولا ساخت

شکست عشقی از برادرم یک هیولا ساخت

برادرم 17 سال بیشتر نداشت که عاشق دختر همسایه شد و با کمک خواهرکوچک‎تر آن دختر، پنهانی به دیدارش می رفت. وقتی موضوع عاشقی برادرم را فهمیدیم به خواستگاری او رفتیم، متاسفانه به خاطر اوضاع مالی نامناسبی که داشتیم، خانواده دختر با این ازدواج مخالفت کردند

شوهرم را با زن برهنه پوشدیدم

شوهرم را با زن برهنه پوشدیدم

دیگر حنایش برایم رنگی ندارد. او بارها به من قول داد که مسیر خیانت بار خود در زندگی را تغییر می دهد، اما همه این ادعاها فقط برای جلوگیری از رسوایی بود، با وجود این وقتی پدرشوهرم در جریان رفتارهای زشت و زننده پسرش قرار گرفت با بی تفاوتی مرا ترغیب به طلاق توافقی کرد

همین راز بیچاره ام کرد

همین راز بیچاره ام کرد

زنی که از شوهرش جدا شده می‌گوید شرایط خاص زندگی او و رازی که در کودکی از آن خبر نداشت، باعث اختلاف او و شوهرش شد

افشای خیانت زن جوان به شوهر با نامه عاشقانه مرد هوسران

افشای خیانت زن جوان به شوهر با نامه عاشقانه مرد هوسران

وقتی در حیاط را گشودم تکه کاغذی را دیدم که روی زمین افتاده بود با تعجب جملات آن را خواندم و متوجه شدم که مردی غریبه برای همسرم نامه عاشقانه نوشته است. حیرت زده و عصبانی آن را به همسرم نشان دادم، ولی او اشک ریزان ادعا کرد که هیچ ارتباطی با نویسنده آن نامه عاشقانه ندارد اما وقتی گوشی تلفن همسرم را به خاطر سوءظن هایم بررسی کردم ناگهان ..؛