
افشای راز ناپدید شدن دختر جوان با طلاهای مادرش
مرد جوان زمانی که متوجه شد همسر تازه عقدی اش یک بیمار دو قطبی است طلاهای او را سرقت کرد و تصمیم گرفت غیابی طلاقش دهد.
مرد جوان زمانی که متوجه شد همسر تازه عقدی اش یک بیمار دو قطبی است طلاهای او را سرقت کرد و تصمیم گرفت غیابی طلاقش دهد.
دختر جوان که از مرگ حتمی نجات یافته است، دفتر زندگی پر فراز و نشیب اش را ورق زد. دختری که از بدرفتاریهای پدرش به پیرمردی در همسایگیشان پناه برد و در دام سیاه این روباه پیر گرفتار شد.
پسری در نقش خواستگار پای در خانه پدری دختران میگذاشت و عروسهای شومبخت در سناریویی طراحی شده به خلوتگاه شیطانی قدم می گذاشتند.
پدر و مادری شتابان ونگران وارد اتاق مشاوره کلانتری ۱۲ قائم(عج) یزد شدند و گفتند که دخترشان آبرویشان را برده و از رفتارها و تصمیمهای اشتباهی دخترشان خسته شدهاند.
یک دل نه صد دل عاشق شده بودم. دختر مورد علاقه ام هم دوستم داشت. منتظر بود خواستگاری اش بروم. می خواستم زن بگیرم و سروسامانی پیدا کنم. نشد که نشد . نه آنکه قسمت نباشد، خودم به سرنوشتم پشت پا زدم.