
مردی که از پرتگاه بازگشت
نمیدانم، شاید آه همسرم دامن مرا گرفته باشد، خیلی اذیتش کردم و اشکش را درآوردم ، اعتراف میکنم دلم برایش یک ذره شده است.
نمیدانم، شاید آه همسرم دامن مرا گرفته باشد، خیلی اذیتش کردم و اشکش را درآوردم ، اعتراف میکنم دلم برایش یک ذره شده است.
مرد جوان که امروز با مسافرکشی زندگی خود را می گذراند سالها پیش در ماجرای قتل پدرش به دست دزدان به سراغ مواد مخدر رفت و ثروت پدرش را دود کرد.
حدود ۱۹ سال است که برای داشتن یک روز آرامش در زندگی در جدال هستم اما دیگر توان جنگیدن با این شرایط سخت را ندارم چرا که همسرم نه تنها در دام اعتیاد گرفتار شده است بلکه چشم به زنان غریبه دارد و …
در پاتوق استعمال مواد مخدر، مرا تشویق می کردند که اگر نمی توانم از نوزادم مراقبت کنم آن را تا ۹۰ میلیون تومان به دیگران بفروشم، ولی من رضایت نداده بودم که پلیس از راه رسید و …
از لحظه ای که مادر آن دختر عکس های او را در کنار نامزدش برایم فرستاد، دیگر حال خودم را نمی فهمیدم به همین دلیل تعداد بیشتری از قرص های اعصاب و روان را یک جا مصرف کردم تا ..
دختر جوان مشهدی پس از شب خواستگاری به دست نامزد شیطان صفتش مورد آزار و اذیت قرار گرفت