سرنوشت تلخ دختری که نمی خواست معتاد شود

سرنوشت تلخ دختری که نمی خواست معتاد شود

از وقتی یادم می‌آید پدرم شب ها پای بساط مواد بود دوستانش را می‌دیدم که با صورت های وحشتناک پای منقل نشستند حس بدی داشتم نمی‌دانستم سرنوشت مرا هم هم به مای همین بساط کثیف می کشاند و جوانی آن را ازمن می گیرد…..