شوهرم عاشق زن مطلقه بود اما با من ازدواج کرد
آن ها برای آن که پسرشان را خوشبخت کنند، زندگی مرا به تباهی کشاندند و با ناجوانمردی وصف ناپذیری مرا به چنگ پسری هوسباز انداختند
آن ها برای آن که پسرشان را خوشبخت کنند، زندگی مرا به تباهی کشاندند و با ناجوانمردی وصف ناپذیری مرا به چنگ پسری هوسباز انداختند
بعد از آن که دختر خاله ام از شوهرش طلاق گرفت، من سعی کردم پناهگاه او و فرزند خردسالش باشم اما هیچ گاه تصور نمی کردم او به خاطر حسادت به زندگی شاد و آرام من، قصد انتقامی حسادت آمیز را داشته باشد تا جایی که وقتی به خود آمدم
به گزارش تیتر حادثه می گفت آن قدر در همین چند سال زندگی بالا و پایین دیده ام که می شود از آن کتاب نوشت. شاید اگر من هم خانواده ای بدون حاشیه می داشتم سرنوشتم این نمی شد و راهم به کمپ ترک اعتیاد باز نمی شد. وقتی به کلانتری می رسند دستش هنوز
از روزی که شوهرم مرا با دو فرزند خردسال رها کرد و با ترفند خاصی به کشور آلمان رفت، من هم در خانه پدر شوهرم سرگردان شده ام و آینده ام در هالهای از ابهام قرار گرفته است به طوری که نمی دانم …