دختر زیبایم در یک پارتی شبانه آلوده شد
دلشوره عجیبی همه وجودم را فراگرفته بود، به همین خاطر به طرف نشانی باغی حرکت کردم که دخترم در آن جا مهمان بود؛ اما چیزی که می دیدم با آن چه خواهرم به من اطمینان داده بود، از زمین تا آسمان تفاوت داشت؛ اگرچه دست دخترم را گرفتم و از آن باغ کثیف بیرون کشیدم اما