دختری که آرزو می کرد پسر باشد

دختری که آرزو می کرد پسر باشد

دختر بزرگ خانواده بودم پدر و مادرم هر 2 شغل شان آزاد بود تا جایی که یادم می آید زیاد خانه نبودند گاهی هم که خانه بودند با هم جر و بحث و مشاجره سرموضوعات مختلف می کردند

دختر 7 ساله هروئینی با پدرش دزدی می کرد

دختر 7 ساله هروئینی با پدرش دزدی می کرد

از کودکی کنار پدرم بزرگ شدم زمانی که بزرگتر شدم فهمیدم پدر و مادرم از هم جدا شدند و مادرم برای همیشه رفته است و من آینده ای بدون محبت مادر و دست نوازش او خواهم داشت.