محاکمه آخرین عضو باند سرقت مسلحانه از خانه سناتور

تیتر حادثه : رسیدگی به این پرونده از سال ۸۲ و به‌دنبال شکایت زن میانسالی در پلیس آگاهی تهران آغاز شد. این زن در تحقیقات به ماموران گفت: من همسر دوم یکی از سناتورهای دوران شاه هستم. بعد از فوت همسر این سناتور که تیمسار هم بود به‌عنوان پرستار به خانه‌اش در رفت و آمد بودم که مرا به عقد خود درآورد. بعد از فوت همسرم، پیگیر کارهای املاک او بودم که متوجه شدم یکی از خانه‌های او توسط افرادی ناشناس تصاحب شده است. آنها همچنین با سند یکی از خانه‌های چندمیلیاردی شوهرم وام کلانی گرفته بودند.چند سال قبل از فوت شوهرم چند مرد مسلح برای سرقت به خانه‌مان آمدند که بیدار شده و سر و صدا کردیم. آنها با انداختن اسنادی که برداشته بودند فرار کردند. تصور می‌کنم آن شب سند این دو خانه را با خود برده بودند و ما متوجه نشدیم.

تحقیقات در این‌باره آغاز شد و ماموران دریافتند این زوج، خدمتکار خانمی را استخدام کرده بودند که او در این ماجرا نقش داشته است.

این زن دستگیر شد و در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد و گفت: مدتی صیغه یک مرد بنگاهی شده بودم. وقتی به او گفتم در خانه سناتور اسناد زیادی وجود دارد، همسرم و یکی از دوستانش نقشه سرقت از خانه را طراحی و اجرا کردند.

با تکمیل تحقیقات در پلیس آگاهی‌، ۱۹ متهم در این پرونده شناسایی شدند که ماموران ۱۸ نفر از آنها را دستگیر کردند اما متهم اصلی فراری بود. متهمان دستگیر شده چندی قبل محاکمه و مجازات شدند.

آخرین عضو باند پای میز محاکمه

چندی قبل آخرین عضو باند در زندان شناسایی شد و او نیز در شعبه ۱۲ دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه قرار گرفت. در ابتدای این جلسه وکیل شاکی برای متهم درخواست اشد مجازات کرد.

متهم هم در دفاع از خود گفت: یکی از دوستانم نقشه این سرقت را طراحی کرد. او مشکل مالی داشت و من برای کمک به حل مشکلش در سرقت مسلحانه با او همراه شدم و پولی برای این کار نگرفتم. دوستم می‌گفت سناتور وارثی ندارد و می‌خواهد اسناد را دفن کند و در فرصتی مناسب ملک‌ها را بفروشد. خدمتکار خانه در را برای ورود ما بازگذاشت و دوستم بدون این‌که به من بگوید از اسناد سوء‌استفاده کرد.

رئیس دادگاه: به چه اتهامی زندانی شده بودی و در آنجا شناسایی شدی؟

متهم: من بنگاهدارم و شاگردم از باشگاه زنانه‌ای که در کنار مغازه ما است فیلم مخفیانه گرفت. او هنگام فرار از دست مسؤول باشگاه تصادف کرد و مُرد و من دستگیر شدم.

پس از دفاعیات متهم، قضات برای تصمیم‌گیری وارد شور شدند.