اشک تمساح سارق حرفه ای

به گزارش تیتر حادثه ، سرهنگ ” گودرز داوری ” رئیس پایگاه یازدهم پلیس آگاهی پایتخت در خصوص خبر دستگیری سارق سابقه دار گفت: با وقوع سرقت های سریالی محتویات داخل خودرو در مرکز تهران موضوع رسیدگی به پرونده در دستور کار ماموران قرار گرفت‌.

وی افزود: کارآگاهان پایگاه یازدهم پلیس آگاهی با بازبینی دوربین های مداربسته و اقدامات اطلاعاتی هویت و مخفیگاه سارق جوان را در میدان امام حسین (ع) شناسایی کردند.

این مقام انتظامی ادامه داد: ماموران پلیس پس از دریافت این اطلاعات با هماهنگی مقام قضایی به مخفیگاه متهم اعزام شدند و در یک عملیات غافلگیرانه سارق را دستگیر کردند.

وی افزود: سارق سابقه دار پس از انتقال به پایگاه یازدهم پلیس آگاهی در بازجویی های اولیه پس از دیدن فیلم دوربین های مداربسته به سرقت های محتویات داخل خودرو اعتراف کرد و آدرس خانه مالخر لوازم مسروقه را لو داد.

رئیس پایگاه یازدهم پلیس آگاهی پایتخت ادامه داد: مالخر سابقه دار دقایقی بعد پس از مشاهده پلیس در مخفیگاهش خود را تسلیم ماموران کرد و از مخفیگاه وی بیش از 40 عدد ضبط مسروقه کشف شد.

گفتگو با متهم
سارق 29 ساله پس تحمل 10 سال حبس برای بار دوم به جرم سرقت دستگیر شد تا دوباره راهی زندان شود. او هنگامی که حرفی از گذشته اش می‌شنود بغض گلویش را می گیرد و گریه می کند.

به چه جرمی دستگیر شدی ؟

سرقت وسایل از ماشین های مردم

کدوم مناطق سرقت می کردی ؟

محله ونک، بیشتر در شمال تهران سرقت می کردم.

شیوه و شگرد ؟

شیشه هار می‌شکاندم و در ماشین هارا را کج می کردم.

ضبط را چگونه سرقت می کردی ؟

با پیچ گوشتی چارسو

سابقه داری ؟

بله، سرقت محتویات داخل خودرو و زورگیری

زندان رفتی ؟

بله، 10 سال قبل به جرم زورگیری زندان بودم.

اولین سرقتی که کردی برای کی بوده ؟

خیلی بچه بودم. یادم نیست. شاید 13 یا 14 سالم بود.

متاهلی ؟

نه

اعتیاد داری ؟

نه اصلا

با پول اموال سرقتی چه کاری می کردی ؟

زندگی می کردم.

ماهانه چقدر درآمد داشتی ؟

نمی دانم. بستگی داشت چقدر دزدی می کردم.

با مالخر چگونه آشنا شدی ؟

برای بیمه خودرو خواهرم به بیمه رفتم و با مالخر آشنا شدم.

مردم چه کاری انجام دهند خودرویشان سرقت نشود ؟

هرکاری کنند دزد کار خودش را انجام می دهند. راهی ندارند. ماشین را داخل پارکینگ بگذارند.

چرا از زندان آزاد شدی دست به سرقت زدی ؟

دنبال کار رفتم اما برای اینکه کار پیدا نکردم راهی جز سرقت نداشتم.

خانواده ات می دانند دستگیر شدی؟

پدرم در جریان هست. مادرم متوجه شود سکته می کند. او تازه به من اعتماد کرده بود.

چه شغلی داشتی ؟

آرایشگر بودم.

چی شد سرقت ؟

پول آرایشگری کم بود. نمی‌توانستم زندگی کنم. باید پول مواد پدرم را تهیه می کردم و خرج زندگی خانواده ام را می دادم.

واکنش پدرت چه بود ؟

پدرم معتاد است. او واکنشی نداشت. هیچ کاری نمی تواند بکند پول دار نیست و کاری از دستش بر نمی آید.

از کجا برای سرقت به ونک می اومدی ؟

از میدان امام حسین

پشیمانی ؟

بله پشیمانم اما وقتی از زندان آزاد شوم کاری ندارم و دوباره سرقت می کنم کاری ندارم انجام دهم. دروغ نمی گویم چون شغلی ندارم.

گفتگو با مالخر

مالخر اموال مسروقه به خبرنگار رکنا گفت: شغل قبلی ام آرایشگری بود. بیکار شدم و برای همین دست به مالخری زدم. بخاطر اینکه به کسی اعتماد نداشتم با یک سارق کار می کردم که دستگیر شد.

بنابراین گزارش، با دستور سرهنگ ” گودرز داوری ” رئیس پایگاه یازدهم پلیس آگاهی پایتخت متهمان برای سیرمراحل قانونی به مرجع قضایی معرفی شد.