کلاهبرداری دکتر قلابی از دختران دم بخت
متهم پس از خواستگاری از طمعههایش به بهانه سرمایهگذاری از آنها کلاهبرداری میکرد.
مرد تبهکار لباسهای شیک و مارکدار میپوشید، عطرهای گرانقیمت میزد، ماشینهای لوکس مثل بنز و بیام دبلیو اجاره میکرد، هر روز کتابهای پزشکی میخواند و در نهایت پس از معرفی خود بهعنوان دندانپزشک یا دکتر زیبایی، دست به کلاهبرداری از دختران دمبخت میزد. او با دادن وعده ازدواج دهها دختر را در تهران و دیگر شهرها فریب داد و سرمایهشان را بالا کشید، اما در نهایت به دام پلیس افتاد.
این مرد شیاد که خودش را دکتر کامیار معرفی میکرد از چند ماه قبل با شکایت ۳خواهر تحت تعقیب قرار گرفت و سرانجام جمعهشب از سوی کارآگاهان پلیس آگاهی تهران دستگیر شد. او دیروز برای مواجهه حضوری با شاکیان به اداره آگاهی انتقال یافت؛ جایی که دختران زیادی به آنجا مراجعه کرده بودند تا از مردی که سرشان کلاه گذاشته و با احساساتشان بازی کرده بود، شکایت کنند.
برخی از آنها تحصیلکردهاند و هنوز باورشان نمیشود که فریب دکتر قلابی را خورده و اموالشان را در اختیار وی قرار دادهاند. یکی از آنها ساکن شیراز است و میگوید همه طلاهایش را فروخته بود تا برای سرمایهگذاری در اختیار پزشک قلابی قرار بدهد، اما او پس از گرفتن پول، غیبش زده و آنجا بود که فهمید در دام یک کلاهبردار گرفتار شده است.
در میان شاکیان ۳خواهر هم حضور دارند. یکی از آنها میگوید: مرد شیاد آنقدر نقشش را خوب بازی کرد که ما بهراحتی فریب خوردیم و حدود ۹۰۰میلیون تومان سرمایهمان را در اختیارش قرار دادیم.
وی ادامه میدهد: من و ۲خواهر دیگرم عکاس هستیم و بهدنبال پزشکی بودیم که به مطبش برویم و دندانهایمان را لمینیت کنیم. پس از جستوجو در اینستاگرام با صفحه کامیار آشنا شدیم. عکسهایی از کارهایش در پیجش گذاشته بود که فریبنده بود. من در دایرکت پیامی برای او فرستادم. پس از آن ارتباط ما شروع شد. ۶ماه با او در ارتباط تلفنی بودم و در این مدت مدام بهانه میآورد و میگفت الان ایران نیست. یکبار میگفت آنکاراست و بار دیگر میگفت لندن است و بهزودی برمیگردد تا کار زیبایی دندانهای من و خواهرانم را انجام بدهد. در نهایت به من زنگ زد و با هم قرار گذاشتیم. آن روز با ماشین لوکس شاسی بلند وکت و شلوار گرانقیمت سر قرار آمد؛ طوریکه هرگز نمیشد حدس زد کلاهبردار است.
دختر جوان ادامه میدهد: در همان دیدار اول گفت مهرت به دلم نشسته و میخواهم با تو ازدواج کنم. رفتهرفته رابطه ما صمیمیتر شد و حتی یکبار مرا به مقابل کلینیکی در شمال تهران برد و گفت که در آنجا کار میکند. یادم هست که خانمی مقابل در بود که او را با عنوان دکتر کامیار صدا زد و همه اینها باعث شد که مطمئن شوم او دکتر زیبایی است. بعد از مدتی هم گفت در کار خرید و فروش تجهیزات پزشکی است و تعریف کرد که خرید و فروش در این حوزه سود زیادی نصیبش کرده است. او با چربزبانی به من گفت که میتواند با این کار سود زیادی عایدم کند و به این ترتیب بود که پول و طلاهای خودم و خواهرانم را که در مجموع ۹۰۰میلیون تومان میشد، به او دادم تا در زمینه خرید تجهیزات پزشکی سرمایهگذاری کند، اما بعد از اینکه پول را گرفت، غیبش زد و در تماسهای بعدی به من فحاشی کرد و پس از آن موبایلش خاموش شد.
حرفهای شاکی که تمام میشود، چند نفر دیگر هم از جزئیات آشناییشان با دکتر قلابی میگویند و اینکه او همیشه با ماشین مدل بالا سر قرار میآمده و اطلاعات کاملی در علم پزشکی داشته است. در میان آنها دختر جوانی اشک میریزد و میگوید کامیار با روح و روان وی بازی کرده است. او توضیح میدهد: مادرم درگیر بیماری سرطان بود که این مرد وارد زندگی من شد و وعده ازدواج داد. خودش میدید که من چه روزهای سختی پیشرویم است و با این حال به فریب من ادامه داد و حدود ۵۰۰میلیون تومان پول و طلاهایم را گرفت و بعد غیبش زد.
حرفهای شاکیان ادامه دارد و در همین هنگام مأموران متهم را وارد سالن میکنند. شاکیان با دیدن او به سمتش هجوم میبرند و متهم درحالیکه سرش را پایین انداخته، جوابی برای سؤالهای آنها ندارد.
رئیس قلابی بیمارستانی در کیش
هرچند حدود ۲۰نفر تاکنون از مرد شیاد شکایت کردهاند، اما مدارکی بهدست آمده که نشان میدهد وی دستکم ۱۰۰نفر را فریب داده است. او پس از نزدیک شدن به بعضی از طعمههایش، آنها را به خانههایی که بهصورت یک روزه اجاره کرده بود، برده و پس از اجرای نقشه شومش، فیلم سیاه تهیه و این افراد را تهدید میکرد که اگر شکایت کنند، آبرویشان را میبرد؛ به همین دلیل است که برخی از شاکیان از ترس آبروریزی حاضر به طرح شکایت نشدهاند.
مرد شیاد نقشههای فریبکارانهاش را نهتنها در پایتخت پیش میبرده، بلکه به شهرهای مختلف سفر میکرده و به شکار طعمههایش میپرداخته است؛ از شمال کشور گرفته تا جزیره قشم و کیش. تحقیقات نشان میدهد که دکتر قلابی خود را رئیس بیمارستان مطرح کیش معرفی کرده و به بهانه سرمایهگذاری از پزشکان بیمارستان کلاهبرداری میلیاردی کرده است. او حتی در اینستاگرام سراغ بلاگرهایی که در شهرهای مختلف ساکن بودند، میرفته و به بهانه ازدواج و سرمایهگذاری از آنها پول میگرفته و دست به کلاهبرداری میزده است.
دستگیری
اما دکتر کامیار چطور دستگیر شد؟ سرهنگ علی ولیپورگودرزی، رئیس پلیس آگاهی تهران میگوید: با شکایت چند شاکی در پایگاه ششم پلیس آگاهی پایتخت، تصویر دکتر قلابی بهدست آمد و مشخص شد که او یک مجرم سابقهدار است و پیش از این به اتهام کلاهبرداری چندینبار پشت میلههای زندان افتاده بود. متهم تحت تعقیب قرار داشت تا اینکه مشخص شد وی چند روز قبل در یکی از شهرهای شمالی کشور به اتهام کلاهبرداری و جعل بازداشت شده است.
ماجرا از این قرار بود که وی با اسناد جعلی قصد فروش زمینی را داشت که دستگیر و مشخص شد که وی به اتهام کلاهبرداری تحت تعقیب پلیس پایتخت است که با هماهنگیهای انجام شده تحویل پلیس پایتخت شد. رئیس پلیس آگاهی تهران افزود: این پرونده بیش از ۱۰۰شاکی دارد که تاکنون ۲۰نفر از شکات این پرونده شناسایی شدهاند و تلاش همکارانم برای شناسایی شاکیان ادامه دارد. بهگفته سرهنگ گودرزی، ارزش اموالی که این فرد از مالباختگان در پایتخت کلاهبرداری کرده تاکنون ۵میلیاردتومان تخمین زده شده است که با توجه به اینکه در شهرهای دیگر هم دست به کلاهبرداری میزده، رقم کلاهبرداریهای وی بیشتر از این حرفهاست.
گفتوگو
رویای پزشک شدن
خواستگار قلابی، مردی است ۳۷ساله با قدی متوسط؛ مردی که بهراحتی توانسته نقش بازی کند و سر افراد زیادی را کلاه بگذارد. او از جزئیات کلاهبرداریهایش میگوید:
چه شد که این ایده به ذهنت رسید؟ اینکه نقش خواستگار و یک دکتر را بازی کنی تا دختران فریبشان بدهی؟
همیشه دلم میخواست یک پزشک موفق شوم، اما تبدیل به یک کلاهبردار حرفهای شدم!
چقدر درس خواندهای؟
تا سیکل بیشتر درس نخواندهام.
چرا ادامه تحصیل ندادی؟
شرایط بد زندگی؛ شاید هم فقر. بههرحال نتوانستم به آرزویم برسم درحالیکه همیشه دلم میخواست درس میخواندم و دکتر میشدم. درواقع دوست داشتم برای خودم کسی شوم؛ به همین دلیل است که طعمههایم را فریب میدادم و بزرگنمایی میکردم تا به من احترام بگذارند.
با طعمههایت چطور آشنا میشدی؟
اغلب در اینستاگرام. گاهی هم در خیابان یا از طریق دوستان و آشنایانم.
نگفتی چطور این ایده به ذهنت رسید؟
در زندان یاد گرفتم. زمانی که پشت میلههای زندان بودم با خودم گفتم وقتی آزاد شدم سراغ دختران دمبخت میروم و با معرفی خودم بهعنوان دکتر، دست به کلاهبرداری میزنم. البته این شگردها را در فضای مجازی هم میخواندم و همانطور که گفتم چون علاقه به پزشکی بهخصوص دندانپزشکی دارم، مطالعات زیادی در این زمینه انجام میدادم؛ به همین دلیل وقتی از اصطلاحات پزشکی به زنان میگفتم آنها باورشان میشد که واقعا دکتر هستم.
از هر نفر چقدر پول میگرفتی؟
بستگی داشت. هرقدر تیغم میبرید؛ از ۲میلیون گرفته تا ۳۰۰میلیون تومان.
ماشینهای مدل بالا را چطور تهیه میکردی؟
بعضی ماشینها را اجاره میکردم و بعضی از ماشینها هم برای شاکیان بود؛ مثلا خودروی یک شاکی را میگرفتم و با ماشین او میرفتم سر قرار با سوژه جدید.
شاکیان میگفتند حتی آزمایشهای پزشکیشان را برایت میفرستادند و تو به آنها نسخه میدادی؟
راستش یکی از دوستانم دکتر بود که گاهی از او مشاوره میگرفتم. به او هم گفته بودم تخصصم فروش تجهیزات پزشکی است. دکتری که با او آشنا شده بودم، آقا بود و او هم تصور میکرد من تحصیلکرده هستم. همیشه شیکپوش بودم و شاید دلیلش همین بود که همه به من اعتماد میکردند و تصورشان این بود که ثروتمند و تحصیلکردهام.
متاهلی؟
چند سال قبل جدا شدم، اما یک دختر نوجوان دارم.
سابقه داری؟
سابقه کلاهبرداری دارم، اما با این شیوه نبود. با شریکم درگیر شدم و او به اتهام کلاهبرداری از من شکایت کرد.
با پولهایی که بهدست میآوردی چهکار میکردی؟
سرمایهگذاری میکردم؛ دلار و زمین میخریدم.
در شهرهای مختلف هم طعمههایت را به دام میانداختی؟
چون در فضای مجازی با طعمههایم آشنا میشدم، بعضی از آنها ساکن تهران نبودند و ناچار بودم برای دیدارشان به شهرهای مختلف سفر کنم و نقشههایم را پیش ببرم، اما فکرش را نمیکردم که به این زودی دستگیر شوم.
از چند نفر کلاهبرداری کردی؟
تعدادش را نمیدانم. شاید بالای ۱۰۰نفر. یک سالی میشود که این کار را میکنم، اما حالا که گرفتار شدهام احساس بدی دارم و میدانم که مجازات سنگینی در انتظارم است.
برچسب ها :دختران ، دم بخت ، کلاهبرداری
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0