کد خبر : 26557
تاریخ انتشار : دوشنبه ۲۸ فروردین ۱۴۰۲ - ۱۶:۱۵

شگردی عجیب برای پول بادآورده

شگردی عجیب برای پول بادآورده

مردی ۴۰ ساله بعد از زورگیری و کلاهبرداری‌های سریالی در محله یافت‌آباد، سرانجام توسط پایگاه پنجم پلیس آگاهی دستگیر شد.

به گزارش تیتر حادثه ، یکی از مالباختگان می‌گوید: «موقع پول گرفتن از عابربانک کنارم آمد. به او تذکر دادم تا از من فاصله بگیرد اما ناگهان شروع به تهدید با چاقو کرد و به زور کارت عابربانک من را گرفت.. فردای آن روز تا کارتم را سوزاندم، متوجه شدم ۱۰ میلیون و ۴۰۰ هزار تومان از حسابم برداشت کرده است.»

این در حالی است که قربانی بعدی حتی متوجه نمی‌شود که فرد کی کارت عابربانک سرقتی خود را با کارت او جابه جا کرده است.

در این بین نفر سوم نیز شروع به تعریف می‌کند: «ساعت ۸ شب بود که می‌خواستم از عابربانک پول بگیرم، این فرد به من چسبید و در سریع‌ترین زمان ممکن کارت مرا با خود برد یعنی وقتی به کارتی که در دستم بود دقت کردم، تازه فهمیدم که او کارت من را دزدیده است..

دنبالش هم رفتم اما کار از کار گذشته بود و به او نرسیدم. تا اینکه فردای آن روز به سرعت برای سوزاندن کارت به بانک مراجعه کردم ولی متأسفانه ۴۰ میلیون تومان پول مرا از کارت با خرید کردن، برداشت کرده بود.»
سپس خود متهم شروع به صحبت می‌کند و دلیل این اقداماتش را نداری و بی‌پولی بیان کرده و می‌گوید: آن پول‌ها را برای خرج خانه و مواد مخدر خودم برمی‌داشتم و راهی جز دزدی نداشتم.

گفت‌وگو با دزد کارت‌های عابربانک

چند سالت است و آیا تاکنون سابقه کیفری داشته‌ای؟

۴۰ ساله‌ام و یک بار هم سابقه کیفری داشته‌ام که آن هم مربوط به سرقت و زورگیری است. یک سالی هم برای آن حبس کشیدم.

چرا آن یک سال زندان برای تو درس عبرت نشد تا دیگر دزدی نکنی؟

زن و بچه‌دار هستم و باید خرج و مخارج آنها را تأمین کنم. از طرفی بدهکار هم هستم. بنابراین چاره‌ای برای من جز سرقت نمانده بود برای همین مجبور شدم که دوباره دست به سرقت بزنم.

هرکسی بدهی دارد یا مشکلی را در زندگی احساس می‌کند باید دزدی کند؟

طبیعتاً نباید سرقت کرد اما حقیقت این است که وقتی سابقه‌دار می‌شوی هیچ جایی به تو کار نمی‌دهند و راهی جز سرقت برای تو باقی نمی‌ماند.

من هم قبلاً کار می‌کردم. از برق‌کشی و نجاری گرفته تا کارهای مختلف ساختمانی اما وقتی کار نباشد طبیعتاً دست به این کارها می‌زنیم، من امروز پشیمانم اما چاره‌ای نداشتم.
چرا چاره نداشتی؟ خیلی از کارگاه‌ها برای استخدام که سوء پیشینه نمی‌خواهند!

نه من هر جایی که رفتم برای کار سوءپیشینه می‌خواستند انگار دزد بودن را روی پیشانی من حک کرده بودند.

شگردت چه بود؟!

بیشتر بعدازظهرها که بانک‌ها تعطیل بودند، کنار دستگاه‌های خودپرداز می‌ایستادم و وقتی متوجه رمز کارت کسی می‌شدم به بهانه کمک کردن در کارهای بانکی‌اش پشت دستگاه می‌ایستادم و وقتی کارش تمام می‌شد، کارت را از دستگاه خارج می‌کردم و کارت سرقتی‌ خالی دیگری را با کارتش عوض کرده و با سرعت فرار می‌کردم و قبل از اینکه آن فرد متوجه شود و کارتش را بسوزاند تا جایی که می‌توانستم کارتش را خالی می‌کردم و اما اگر آن شخص اجازه نمی‌داد کار بانکی‌اش را انجام بدهم وقتی کارتش را از دستگاه می‌گرفت با تهدید چاقو آن را می‌گرفتم و سریع چند وسیله میلیونی می‌خریدم که با جا بجا کردن پول هم ردم را نزنند.

با این پول‌ها چکار می‌کردی؟

خرج خانواده را می‌دادم و مابقی آن را برای مصرف موادمخدر خودم استفاده می‌کردم.
چه چیزی مصرف می‌کردی؟

هرچیزی که دستم می‌آمد.

سرانجامت چه می شود و چه کار می‌خواهی بکنی؟

امیدوارم زودتر حل شود و من هم مواد را کنار بگذارم تا شاید بتوانم یک کار آبرومند داشته باشم.

خودم هم از خودم خجالت می‌کشم که به‌عنوان مردی متأهل چنین کارهایی کرده‌ام.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.