کارد آجین زن 24 ساله و دختر 3 ساله اش در مشهد

به گزارش تیتر حادثه  ماجرای قتل های هولناک این پرونده از صبح بیست‌وسوم اسفند سال1393 هنگامی در صندوقچه اسرار جنایت‌های رازآلود قرار گرفت که زن میان‌سالی دلتنگ شیرین زبانی‌های نوه کوچکش شد و با شماره تلفن دخترش تماس گرفت اما کسی به تلفن پاسخ نداد. تکرار تماس ها نتیجه ای نداشت به گونه ای که دلشوره عجیبی بر روح و روان زن مذکور حکم فرما شد. این زن که حالا به شدت نگران بود به شماره تلفن دامادش زنگ زد و از او درباره دخترش پرسید. مرد جوان از آن سوی خط گفت: «وقتی من به محل کارم آمدم، اکرم و دخترم خواب بودند!» … با وجود این دلهره‌های عجیب زن میان‌سال را رها نمی کرد. به همین دلیل چادرش را روی سر انداخت و پیاده به سمت منزل دخترش به راه افتاد که در همان نزدیکی زندگی می‌کرد؛ اما زمانی که مقابل در حیاط دخترش در خیابان «مهر مادر یک» ایستاد باز هم کسی در حیاط را باز نکرد. نگرانی و اضطراب بر وجود زن میان‌سال غلبه کرده بود که از پسری رهگذر خواست تا از بالای در درون حیاط برود و در را باز کند؛ پسرک که از اهالی محل بود وقتی به بالای در آهنی رسید رو به زن میان‌سال کرد و گفت: تلویزیون و باندهای سینمایی را داخل حیاط گذاشته‌اند! این جمله چهره زن را دگرگون کرد و از پسر خواست هر چه سریع‌تر در حیاط را باز کند!

منبع :رکنا