معمای پیچیده گم شدن پسر جوان در تهران

اوایل مرداد ماه امسال خانواده ای نگران با مراجعه به پلیس آگاهی تهران خبر گم شدن پسرشان را اعلام کردند.این خانواده به ماموران پلیس گفتند که چند ساعت قبل پسرشان که در کارگاه مبل سازی دایی اش مشغول به کار  است، در یک تماس تلفنی اعلام کرده در حال برگشتن به خانه است، اما وقتی بعد از یک ساعت متوجه شدند برگشتن به خانه سپهر زمن زیادی برده است  نگران شده با تلفن همراه او‌تماس میگیرند اما گوشی موبایل خاموش بود،از این رو همین نگران شده و هنگامی که با دایی او‌ تماس میگرند و او هم لز غیبت سپهر ابراز بی اطلاعی میکند به پلیس مراجعه می کنند.بر اساس این صحبت های خانواده، پرونده در اداره چهارم پلیس اگاهی تشکیل و تیمی زبده برای یافتن این پسر جوان تحقیقات خود را آغاز کردند تا اینکه ۲ ماه پس از این اتفاق خانواده این پسر جوان با مراجعه مجدد به پلیس اعلام میکنند تلفن همراه پسرشان روشن شده و آنها با یک مردی که مدعیست گوشی سپهر را در بیابان های اطراف گرمسار پیدا کرده قرار ملاقات گذاشته اند، ماموران به همراه خانواده به میدان مشیریه که محل قرار صوری خانواده بود رفتند و متهم را بازداشت میکنند.متهم در بازجویی های ابتدایی به بازپرس محمدمهدی براعه از شعبه۳ دادسرای امور جنایی گفت: من هم معتاد هستم و هم مسافرکشی می کنم وقتی برای رساندن یکی از مسافران به اطراف گرمسار رفته بودم در پی یافتن ضایعات برای فروش بودم که در اطراف لوله های گاز این تلفن را پیدا کردم.این مرد جوان در ادامه گفت: وقتی تلفن را روشن کردم خودم با اولین شماره تماس گرفتم و در عوض مبلغی پول قرار گذاشتم تا موبایل را تحویل آنها بدهم که بازداشت شدم،من هیچ نقشی در قتل و یا گم شدن این پسر جوان که سپهر نام دارد نداشته ام.

گفتگو با متهم

چند سال داری؟

۳۷ سال

ازدواج کرده ای؟

بله

فرزند هم داری؟

یک پسر ۸ ساله و یک دختر ۲ ساله دارم

اعتیاد داری؟

بله چند سال پیش شروع به مصرف مواد کرده ام

سابقه داری؟

بله۱۸ بار

به چه جرمی بازداشت شده بودی؟

سرقت ضایعات

شغلت چیست؟

من هم لوله کشی ساختمان انجام میدهم و‌هم با ماشینم مسافرکشی میکنم

الان به چه جرمی بازداشت شده ای؟

میگویند در مفقود شدن یک پسر دست داشته ام

برایمان تعریف کن چه شد که بازداشت شدی؟

راستش را بخواهید من در کنار مسافر کشی برای اینکه خرج موادمخدرم را در تعمیین کنم ضایعات هم سرقت می کردم،آن روز هم وقتی مسافرم را اطراف گرمسار پیاده کردم دنبال ضایعات می گشتم که این گوشی موبایل را پیدا را دیدم، کاملا سالم بود به همین دلیل ابتدا تصمیم گرفتم خودم از ا« استفاده کنم و برای پسرم  برنامه درسی نصب کنم ، اما بعد پشیمان شدم و فکر کردم ممکن اس پلیس از این طریق بتواند مرا پیدا کند برای همین منصرف شدم.

بعد چه شد؟

به یک تعمیرگاه موبایل رفتم و با سیم کارت جدید به ۲ شماره تلفنی که روی گوشی جواب نداده مانده بود، زنگ زدم دایی پسر جواب داد و گفت که پسرشان چند ماهی است گمشده است با من قرار گذاشتند تا گوشی موبایل را در عوض دریافت شیرینی به آنها بدهم.

متهم در ادامه گفت: وقتی موبایل را تحویل پدر سپهر دادم او از من درخواست کرد آنها را به همان منطقه گرمسار ببرم شاید نشانه ای از پسرشان پیدا کنند، من هم به همراه او و 4 نفر از دوستانش به همان نقطه ای که گوشی را پیدا کرده بودم رفتیم ،شروع به جستجو کردیم اما هیچ اثری از جسد سپهر  یا وسیله ای از او پیدا نکردیم.

بعد چه شد؟

به خانه برگشتم و تصمیم گرفتم همسر و فرزندانم را به شهرستان ببرم، وقتی از تهران خارج شدم پدر سپهر با من تماس گرفت و قرار ملاقات مجدد گذاشت من هم قبول کردم که سر قرار بروم اما پلیس مرا بازداشت کرد.

یعنی هیچ نقشی در قتل یا گم شدن پسر جوان نداری؟

نه، من اصلا او را نمیشناسم و‌ندیده ام من فقط گوشی موبایل او را پیدا کردم همین.

پس جرمت را میپذیری؟

در خصوص پیدا کردن گوشی و دریافت شیرینی از این خانواده بله اما از موضوع دیگری باخبر نیستم.

پرونده از سوی بازپرس محمدمهدی براعه از شعبه 3 دادسرای امور جنایی به همراه متهم برای تحقیقات بیشتر تحویل پلیس اگاهی گردید.

منبع:رکنا