بازداشت هم سلولی قاتل سریالی در مشهد

پرده اول : مار ، عقاب و عقرب
به گزارش تیتر حادثه ، عقربه های ساعت 12ظهر را رد کرده بودند که قطاری از خودروهای پلیس حامل ده ها شرور و اراذل واوباش مناطق مختلف وارد مقر فرماندهی یگان امداد انتظامی مشهد شدند.
بین آن ها از هر سنی به چشم می خورد. که به گفته مأموران بدرقه شان، تا همین چند ساعت قبل کف خیابان های مشهد مشغول مزاحمت و ناامنی برای مردم بودند. در میان این افراد همه مدل جرم و تبهکاری یافت می شد؛ از شرارت گرفته تا تیراندازی و زورگیری و سرقت های خیابانی.

نقطه مشترک همه شان هم خط وخال هایی بود که یا از طریق خودزنی روی دست و سینه و گردن و صورت ایجاد شده یا در نزاع های خیابانی با ضربات چاقو و شمشیر و قمه به وجود آمده بود.

انواع واقسام خال کوبی و تتو ها هم از مار و عقرب و عقاب گرفته تا چهره و گل روی دست و سینه و گردن و حتی صورتشان دیده می شد. خلاصه به هر طریقی بود آن ها می خواستند در میان مردم خطرناک تر جلوه کنند تا به قولی دیگران از آن ها حساب ببرند.

پرده دوم: حمله پلیس به تبهکاران
تا ادوات و لوازم سرقت شده متهمان در کنارشان چیده شود و مأموران به آرایش میدانی مجرمان را نظم بدهند، برای دقایقی کوتاه فرمانده انتظامی مشهد شرح کاملی از این عملیات ها داد.

به گفته سرهنگ حسین دهقان پور، این طرح نتیجه یک هفته کار تحقیقاتی و تلاش شبانه روزی مأموران کلانتری های مشهد بود که در 24ساعت گذشته به صورت هم زمان و با هماهنگی قضایی در مناطق مختلف شهر اجرا شد.

نتیجه این عملیات هم دستگیری 75مجرم خطرناکی بود که در میان آن ها اشرار تحت تعقیب، سارقان سابقه دار و زورگیران خشن به چشم می خوردند؛ متهمانی که حالا به بند قانون کشیده شده و در برابر مجریان نظم و امنیت اجتماعی به زانو درآمده بودند.

رئیس پلیس مشهد که خود را خادم مردم معرفی می کند، از ادامه این طرح های ضربتی خبر داد و تأکید کرد که برای ایجاد امنیت پایدار در مشهد، مردم به زودی شاهد مراحل دیگری از این سلسه عملیات خواهند بود.

سابقه داربودن برخی مجرمان دستگیرشده نیز موضوعی بود که سرهنگ دهقان‌پور در گفت وگو با ما به آن اشاره کرد و گفت که چند تن از این مجرمان اقدام به تخریب اموال عمومی ، ایجاد رعب ووحشت در مناطق مختلف، سرقت خیابانی و زورگیری های خشن با سلاح سرد کرده اند که دراین باره ده ها قبضه چاقو، شمشیر، قمه و حتی اسلحه گرم از آن ها کشف و ضبط شده است.

فرمانده انتظامی مشهد نقش مردم را در پیشگیری از وقوع جرم، امری مهم می داند و معتقد است که پیگیری و هوشیاری شهروندان می تواند در حوزه کشف جرائم کمک شایانی به پلیس بکند؛ همچون کشف یک پرونده سرقت های سریالی دوچرخه که با تماس یکی از شهروندان به نتیجه رسید.

هوشیاری شهروند مشهدی و ظن او به فردی مشکوک که در محله شان پرسه می زند، منجر به اعلام گزارشی به پلیس می شود و حضور بموقع مأموران نیز دست متهم یک پرونده 50فقره سرقت دوچرخه را رو می کند. عملیاتی که درنهایت به کشف 35دستگاه دوچرخه مسروقه از مخفیگاه این سارق و هم دست مال خر او منجر شد.

پرده سوم: اسکورت متهم به قتل با کلت
متهمان در ستون های چهار، پنج و هشت تایی به تفکیک کلانتری های مشهد نشسته بودند که به سراغ چند نفرشان رفتم. اولین متهم پسری جوان است. روی دست چپش انواع واقسام خال کوبی و تتو وجود داشت و زخمی کاری که روی دماغش خودنمایی می کرد.

خودش می گفت در جریان دعوایش با فردی شرور که به رویش اسلحه کشیده، ابتدا تا می خورده این فرد را با چماق کتک زده و بعد هم سلاحش را از او گرفته و مدتی فراری بوده است تا اینکه روز گذشته مأموران انتظامی که ردش را از قبل زده بودند، این جوانک شرور را مقابل زندان شناسایی و بعد از تعقیبش، او را در حاشیه شهر دستگیر کرده اند.

در بازرسی از مخفیگاه این شرور سابقه دار یک کلت جنگی کشف و ضبط شد. او که به تازگی از زندان آزاد شده بود تا همین چند هفته پیش هم بند یکی از دوستانش بوده که به اتهام قتل 3نفر در زندان است.

روز دستگیری هم به خواسته دوستش به زندان رفته بود تا او را ملاقات کند، ولی در تور امنیتی مأموران افتاد.

پرده چهارم: خرید شلوار کردی جرم است؟
دیگر متهم دستگیرشده نیز فردی شرور است که مدعی بود برای خرید شلوار کردی همراه پسرخاله قصابش به زندان رفته است که مأموران دستگیرش کرده اند. طبق ادعای این مرد جوان، پسر خاله او گویا برای ذبح گوسفندی جلو پای فردی شرور که قرار بوده است آزاد شود، مقابل زندان رفته و این فرد هم در پی خرید شلوار کردی به فروشگاهی مقابل زندان رفته است.

اما زمانی که این افراد سوار خودروهایشان می شوند، در یکی از خیابان ها به دام پلیس می افتند. البته این ماجرا شکل دیگری هم داشت که از زبان رئیس پلیس مشهد بیان شد. آنچه واقعیت پرونده بود، این است که این فرد همراه با چند مجرم دیگر با چوب و چماق و قمه برای اسکورت یکی از اشرار تازه آزادشده به زندان رفته اند و سپس در یک نزاع جمعی شرکت کرده اند که پلیس وارد عمل می شود و او و چند هم دست دیگرش را دستگیر می کند.

روایت آخر: سرقت 150موتورسیکلت
بعد از تهیه خبر و مصاحبه های مختلف رسانه ای، دستور انتقال متهمان به زندان صادر شده بود که دراین بین به سراغ متهمی دیگر رفتم. ابتدا نمی خواست صحبت کند و مدعی بود خطایی از او سر نزده است، اما در ادامه که یخش باز شد، فهمیدم 150دستگاه موتورسیکلت با شگردی ماهرانه سرقت کرده است. او موتورسیکلت هایی را که در یکی از سایت های واسطه برای فروش گذاشته شده بودند، شناسایی و با جلب اعتماد مالک آن ها را سرقت می کرده است.

پرونده ای که تعداد شکاتش روبه افزایش بود، اما متهم مدعی بود فقط 6دستگاه موتورسیکلت سرقت کرده است. هنوز سؤالات زیادی بود که می شد از تک تک متهمان دستگیرشده پرسید، اما محدودیت زمان مجال نداد و این افراد با همان قطار خودرویی که آمده بودند، به زندان انتقال داده شدند.