7 سال ازار و اذیت دختر نوجوان

به گزارش تیتر حادثه: رسیدگی به این پرونده از دوسال قبل با شکایت زن جوانی آغاز شد.

وی که به پلیس آگاهی رفته بود از همسرش به نام رامین شکایت کرد و در تشریح شکایتش گفت: من سال‌ها قبل با مردی به نام رضا ازدواج کردم و صاحب یک دختر به نام رها شدم اما وقتی دخترم 4 ساله بود شوهرم به خاطر تصادف رانندگی فوت شد . من کار می‌کردم تا زندگی خودم و دخترم را تامین کنم تا اینکه مدتی بعد برادر شوهرم به نام رامین به خواستگاری‌ام آمد و من به خاطر دخترم و آینده او با رامین ازدواج کردم .آن زمان رها 4 ساله بود و آنها رابطه خوبی با هم داشتند. ما در خانه مان در حکیمیه زندگی خوبی داشتیم اما وقتی دخترم به سن بلوغ نزدیک شد رفتارهای او عوض شد .او گاهی به شدت گوشه گیر و گاهی به شدت پرخاشگر بود و من فکر می‌کردم این موضوع به خاطر بحران بلوغ اوست. به همین خاطر زیاد به رفتارهایش اهمیتی نمی دادم اما مدتی بعد متوجه شدم رابطه او با پدرخوانده اش بد شده و اصلاً نمی‌خواهد با او در خانه تنها بماند.من احساس می کردم رها از پدرخوانده اش وحشت دارد.به همین خاطر چند بار با دخترم صحبت کردم و متوجه نفرت شدید او از شوهرم شدم.
راز تکان دهنده

این زن در حالی که اشک می ریخت ادامه داد: حالا دخترم 16 سال دارد که متوجه ماجرای تکان دهنده ای شده ام. من وقتی پیگیر رفتارهای عجیب دخترم شدم و از یک روانشناس کمک گرفتم رها سکوت 7 ساله اش را شکست و گفت در غیاب من پدرخوانده اش بارها او را آزار داده است .حالا وضعیت روحی دخترم به هم ریخته و من آمده‌ام تا از شوهرم شکایت کنم.
بازداشت ناپدری شیطان صفت

با این شکایت رامین ۴۳ ساله بازداشت و منکر آزار رها شد. اما متهم در بازجویی های بعدی لب به اعتراف گشود و گفت آزار و اذیت دختر خوانده ام را قبول دارم و حالا دچار عذاب وجدان شده‌ام . من پشیمان هستم .
نخستین دادگاه

با اعترافات مرد آزارگر برای وی کیفرخواست صادر و پرونده اش به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری یک استان تهران فرستاده شد تا به جرم آن رسیدگی شود.

در جلسه دادگاه مادر رها روبه روی قضات ایستاد و گفت :من فقط برای اینکه دخترم در امنیت باشد و مشکلی برایش ایجاد نشود قبول کردم تا با برادر شوهر سابقم ازدواج کنم اما رامین به ما خیانت کرد و در غیاب من دخترم را آزار داد . همان سال های اول که متوجه شدم رابطه رها با رامین بد شده گمان می کردم چون رامین جای پدر رها را گرفته دخترم نسبت به او احساس خوبی ندارد. اما وقتی پرخاشگری و کابوس های شبانه دخترم شروع شد متوجه شدم ماجرا جدی تر است. من خیلی با دخترم صحبت کردم تا به حقیقت پی بردم. حالا هم من با اینکه سال هاست با رامین ازدواج کرده‌ام و حتی یک فرزند مشترک دارم برایش اشد مجازات می‌خواهم.

سپس رها که حالا 17 سال دارد روبه روی قضات ایستاد و به تشریح ماجرای تکان دهنده پرداخت .

این دختر گفت: پدرخوانده ام از ۹ تا ۱۶ سالگی مرا آزار داد و شکنجه کرد .ابتدا خیلی کوچک بودم و از او می‌ترسیدم .او همیشه در غیاب مادرم مرا به اتاق می‌برد و فیلم های مستهجن به من نشان می‌داد. او می‌گفت خسته است و بدنش درد می‌کند و می‌خواست تا او را ماساژ بدهم. اما او مرا شکنجه می‌کرد و آزار می‌داد .من از ترسم سکوت می‌کردم و جرات نداشتم به کسی حرفی بزنم.

دختر نوجوان در حالی که اشک می ریخت ادامه داد: ۷ سال شکنجه ناپدری ام باعث شد تا به افسردگی مبتلا شوم و شبها کابوس ببینم.من از اینکه با پدر خوانده ام در خانه تنها باشم وحشت داشتم .به همین خاطر مادرم به ماجرا پی برد .من حالا تحت درمان روانشناس قراردارم و هنوز به زندگی عادی برنگشته ام. برای پدرخوانده ام اشد مجازات می‌خواهم چون او زندگی ام را تباه کرد.
ادعای بیماری روانی

سپس رامین روبه روی قضات ایستاد و اتهامش را نپذیرفت.

وی گفت :من رها را مانند دخترم دوست دارم و هرگز راضی به آزار و شکنجه او نبوده ام .من به بیماری اعصاب و روان مبتلا هستم و تحت تاثیر بیماری روانی دست به چنین کاری زده‌ام .من پشیمانم و تقاضای بخشش دارم .سلامت روانی ام در پزشکی قانونی بررسی نشده است.

در پایان جلسه قضات وارد شور شدند و با توجه به مدرک های موجود در پرونده وی را به اعدام محکوم کردند.
شکسته شدن حکم اعدام در دیوان عالی کشور

متهم به حکم صادره اعتراض کرد و پرونده اش در دیوان عالی کشورتحت رسیدگی قرار گرفت.

در این میان محمد شمس، وکیل متهم مدارکی را ارائه داد و مدعی شد موکلش از سلامت روان برخوردار نیست و به اختلال روانی مبتلاست و به همین خاطر نیز دست به چنین کاری زده است.

وی همچنین به بررسی سلامت روان موکلش اعتراض کرد و گفت: سلامت روان متهم از سوی پزشکان مقیم در زندان بررسی شده و وی هرگز به پزشکی قانونی معرفی نشده است.

با طرح این ایرادات، قضات شعبه 51 دیوان عالی کشور حکم اعدام رامین را شکستند و خواستار رسیدگی دوباره به پرونده شدند. به این ترتیب رامین این بار در شعبه پنجم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.
دومین دادگاه

در این جلسه رها که به شدت اشک می ریخت بار دیگر درخواست اشد مجازات را مطرح کرد.

سپس متهم به دفاع ایستاد و گفت: من دخترخوانده ام را آزار نداده ام. اگر به او محبت کردم و ناخواسته موجب رنجش او شد عذرخواهی می کنم. من متادون مصرف می کردم و اختیاری بر رفتارم نداشتم.

با پایان جلسه قضات وارد شور شدند و بار دیگر وی را به اعدام محکوم کردند. اما وی به حکم صادره اعتراض کرد و پرونده برای دومین بار در شعبه 51 دیوان عالی کشور تحت رسیدگی موشکافانه قرار گرفت.
شکسته شدن دوباره حکم اعدام

در این میان محمد شمس،وکیل متهم ،دلایلی را به دیوان عالی کشور ارائه داد و گفت: کارشناسان پزشکی قانونی صراحتا اعلام کرده اند دختر نوجوان در این سالها آسیبی ندیده و مورد آزار قرار نگرفته است.همچنین کارشناسان پزشکی قانونی تایید کرده اند متهم متادون مصرف کرده و به نظر می رسد رفتارهای وی متاثر از مصرف این مواد بوده است. موکلم گفته همسرش به او وعده داده اگر به جرمش اعتراف کند حاضر به ادامه زندگی با اوست. به همین خاطر رامین تحت فشار روانی ،آزار دخترخوانده اش را پذیرفته استو اگر در دادگاه عذرخواهی و ابراز پشیمانی کرده اقرار به جرم سیاه محسوب نمی شود.از این رو به نظر می رسد اعتراف وی اعتباری ندارد.

با بررسی این دلایل قضات عالی رتبه دیوان عالی کشور، برای دومین بار حکم اعدام رامین را شکستند و پرونده را برای بررسی دوباره به هیات عمومی دیوان عالی کشور فرستادند. قرار شد پرونده در هیات عمومی دیوان عالی کشور بررسی و برای رامین حکم صادر شود.

منبع: رکنا