آزار و اذیت دختر 15 ساله توسط صاحبکار
هیچ وقت فکرش را هم نمی کردم که در دام سیاه صاحبکارم که خودش را فردی نیکوکار و دلسوز برایم معرفی کرده بود گرفتار شوم …..
به همین دلیل بعد از امتحانات خرداد ماه شروع کردم به پیدا کردن کار. بالاخره پس از تلاش زیاد و گشتن های زیاد توانستم در یک مانتو فروشی مشغول شوم. بعد از چند هفته صاحب کارم مجید 34 ساله بود، توجه اش به من خاص شد(هر روز بعد از تمام شدن کار به من حدود 200 هزار تومان پول می داد و می گفت من مثل برادر بزرگت هستم و می توانی به کمک من حساب کنی .
من خیلی خوشحال شدم و با آن پول برای مادر و برادر کوچیکم خرید می کردم. بعد از یک ماه مجید گفت: فردا نیازی نیست بیایی سرکار . من می خواهم دعوتت کنم به یک رستوران. من خیلی خوشحال شدم و قبول کردم. اومد دنبالم و رفتیم رستوران. بعدش گفت بریم خونه لباسامو عوض کنم. گفتم باشه . در خانه کسی نبود و رفت آشپز خانه تا چایی درست کنه …. بعدش آمد کنارم روی مبل نشست و بهم گفت من خیلی تو را دوست دارم با همه فروشنده هایی که دارم فرق می کنی و شروع کرد به محبت کردن و در آخر هم وقتی به خودم آمدم، که همه چی تموم شده بود و تازه فهمیدم حرف هایی که مامانم از (نرو پیش پسرا خطرناک هستند و به تو آسیب می زنند) یعنی چی.!!!!!!!
منبع : شهر خبر
برچسب ها :، مهسا دختر 15ساله ، سقوط
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0