کد خبر : 52770
تاریخ انتشار : سه شنبه ۱۵ آبان ۱۴۰۳ - ۸:۳۴

دخترم را به من پس بدهید

دخترم را به من پس بدهید

امروز خانه و کاشانه ام بسیار سوت وکور است. بیشتر ازیک سال می شودکه دخترم را ندیده ام و دلم برای بوسیدن چهره اش پر می کشد اما متاسفانه ماجرای یک ازدواج اجباری به گونه ای روزگارم را سیاه کرد که اکنون.

به گزار ش تیتر حادثه 

این ها بخشی از اظهارات زن۳۵ساله ای است که با حکم قضایی و برای دیدار با فرزند خردسالش به مرکز انتظامی آمده بود. این زن جوان درباره سرگذشت تاسف بار خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری طبرسی شمالی مشهد گفت:پدرم در زمان جوانی عاشق دختری بود که نتوانست با او ازدواج کند ولی بعد از این ماجرا روزی که برای انجام کارهای بنایی به همراه پدر بزرگم به خانه خاله اش رفته بود،عاشق دختر خاله خودش شد و خیلی سریع پای سفره عقد نشست اما آن ها از همان روزهای آغازین زندگی مشترک مدام با یکدیگر درگیر بودند و هیچ گونه تفاهم اخلاقی نداشتند.

بالاخره در میان همین مشاجره ها و نزاع های خانوادگی من و ۳خواهر دیگرم به دنیا آمدیم و با همه فرازو نشیب های روزگار رشد کردیم و بزرگ شدیم. آن زمان پدرم در یکی از شرکت های زیر مجموعه قطار مسافری کار می کرد ولی متاسفانه گرفتار دوستان ناباب شد و به مصرف مواد مخدر رو آورد. در این شرایط بود که پدرم را از کار اخراج کردند  و او برای گذران زندگی به همان حرفه بنایی مشغول شد.

ارسال نظر شما
مجموع نظرات : 0 در انتظار بررسی : 0 انتشار یافته : 0
  • نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
  • نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.