آتش زدن جسد مربی بدنسازی پس از قتل

قتل مربی بدنسازی پس از 5 ماه رازگشایی شد. قتل مربی با همدستی همسرش و مرد جوان در شرق تهران رخ داد. راز این قتل پس از 5 ماه به دست پلیس آگاهی تهران فاش شد و زن جوان به قتل همسرش به دست مرد جوان اعتراف کرد و خیلی زود عامل این قتل که پسر جوانی است دستگیر شد.

به گزارش تیتر حادثه سردار “علیرضا لطفی”، رییس پلیس آگاهی تهران گفت: 15 تیر امسال زن میانسالی به کلانتری ۱۱۳ بازار رفت و از ناپدید شدن پسرش خبر داد.

وی عنوان کرد، شاکی اظهار کرد، پسر ۲۳ ساله ام به نام فرید ، مربی بدنسازی است از ۴ فروردین ناپدید شده و همسرش نیز مدعی است فرید 2 نفر از دوستانش را به قتل رسانده و متواری شده و در این مدت چندباری از طریق فضای مجازی با او در رابطه بوده است. حتی عروسم می گفت فرید خواسته که به پلیس مراجعه نکنیم و چندین باری هم که با او در پارک قرار گذاشته فرید به خاطر ترس به محل قرار نیامده است.

رئیس پلیس آگاهی تهران در ادامه افزود: با شکایت زن ۵۷ ساله، کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پایتخت وارد عمل شده و در نخستین گام به سراغ شهناز، همسر فرید رفتند.

ادعای عجیب زن جوان در قتل همسرش
این مقام انتظامی ابراز داشت: همسر فرید اظهار کرد، شب قبل از ناپدید شدن فرید، دو نفر از دوستانش به منزل ما آمده و پس از شرب خم سوار ماشین شده با هم قرار استخراج عتیقه جات گذاشتند. سپس به حوالی جاده ساوه رفتیم اما مدتی بعد با چند نفر دیگر که در آنجا بودند درگیر، طی این نزاع فرید دو نفر از آنها را با چاقو به قتل رساند و به دلیل ترس از زندان و قصاص به اتفاق یکی دیگر از دوستانش متواری شد. او از یکی از دوستانش درخواست کرد که با ماشین من را به منزل برساند که بین راه خودروی ما به داخل کانال آب افتاده و با چرثقیل آنرا خارج کردیم. فرید در این مدت از طریق فضای مجازی با من و خانواده اش در تماس بود و من چند بار او را از دور دیدم ولی به دلیل ترس از پلیس پیش ما نیامد.

سردار لطفی بیان کرد: بدنبال اظهارات زن جوان، کارآگاهان اداره چهارم پلیس آگاهی پس از هماهنگی ها قضایی راهی خانه فرید شدند. در بازرسی از خانه فرید باتوجه به گذشت ۴ ماه از ناپدید شدن مرد جوان هیچ مدرکی بدست نیاوردند. اما در تحقیقات از همسایگان به سرنخ مهمی رسیدند. یکی از همسایه ها به تیم تحقیق گفت: حوالی نیمه شب روزهای نوروز امسال مردی ناشناس را پشت فرمان خودروی فرید در حال خروج از پارکینگ دیدم. جلو آسانسور با همسر و دخترش روبرو شده که همسرش اظهار داشت، فرید بدلیل مصرف مشروبات الکلی حالش بد شده و در حال انتقال او به بیمارستان هستند.

رئیس پلیس آگاهی تهران اضافه کرد: در ادامه نیز مشخص شد مرد جوان با همسرش اختلاف زیادی داشته و دو بار از او جدا شده و با وساطتت خانواده و به خاطر بچه اش با شهناز زندگی دوباره ای آغاز کرده است.

وی ادامه داد : از طرفی از دوستان فرید و مرد جوانی که شهناز مدعی بود او را به خانه رسانده نیز خبری نبود. زمانی که تیم تحقیق مدارک و شواهد را در کنار هم قرار داد فرضیه قتل فرید و داستان سرایی از سوی همسرش مطرح شد.

سردار لطفی تصریح کرد: در نهایت شهناز بازداشت و گرچه بازهم مدعی بود که فرید به خاطر دو قتل از مرز خارج شده اما درنهایت به جنایت اعتراف کرد: مدتی قبل با حامد در فضای مجازی آشنا شدم او درکار مدلینگ بود و در رابطه با عکاسی از دخترم و ساخت پیج رابطه ما صمیمی تر شد. در این مدت از کتک ها و رفتارهای بد فرید برای او گفتم از او خواستم با همسرم صحبت کند.

این مقام ارشد پلیسی خاطر نشان کرد، متهم ادامه داد: حامد از فرید خواست برای صحبت به یکی از اتاق ها بروند و ناگهان صدای درگیری از داخل اتاق شنیده شد و من فورا وارد اتاق شدم و دیدم حامد با چاقو فرید را کشت. بعد هم برای بردن جسد فرید از خانه حامد ویلچری تهیه کرد و جسد فرید را روی آن گذاشته و از خانه خارج کردیم. بعد از آن هم از حامد خبری نداریم چون حامد من و دخترم را تهدید کرده بود که اگر رازی از این قتل به زبان بیاوریم بلایی سر ما می آورد ما سکوت کردیم.

آتش زدن جسد پس از قتل
لطفی اضافه کرد: بدنبال اظهارات زن جوان، حامد شناسایی و دستگیر شد. حامد که تصور نمی کرد دستگیر شود و به شدت شوکه شده بود در تحقیقات به جرم خود اعتراف کرد: پس از آشنایی با شهناز چند بار او را ملاقات کرده بودم تا اینکه در روز حادثه از من درخواست کمک کرد تا با همسرش در خصوص ضرب و شتمش صحبت کنم. حوالی ساعت ۷ عصر به خانه آنها رفتم. شوهرش را دیدم که به حالت بیهوش روی زمین افتاده بود؛ شهناز از من خواست تا یک ویلچر تهیه کنم. حدود ساعت ۳ صبح با تهیه ولیچر به خانه شهناز برگشتم. شهناز از بیدار شدن شوهرش که بیهوش شده بود وحشت داشت؛ بنابراین چهار ضربه چاقو به پهلو شکم و قفسه سینه او زد، همان لحظه تصمیم سوزاندن جسد در بیایان های پرند را گرفت.

او ادامه داد: جسد را به بیایان های پرند انتقال دادیم و آنجا به آتش کشیدیم. در مسیر بازگشت بدلیل خستگی و بیخوابی کنترل ماشین از دستم خارج و ماشین وارد کانال آب شد که با تماس به چرثقیل آنرا خارج کرده و خودرو را به تهران منتقل کرد.

سردار لطفی در پایان گفت: با اعتراف متهمین تیمی از کارآگاهان راهی محل شده و استخوان هایی را کشف و در اختیار پزشکی قانونی قرار دادند تا مشخص شود که استخوان ها متعلق به مقتول بوده است و تحقیقات جنایی برای کشف زوایای پنهان پرونده از سوی کارآگاهان اداره دهم همچنان ادامه دارد.