این مرد را فقط من می بینم

دختر جوان که در جریان ناملایمت های زندگی دچار آزارواذیت های زیادی شده است تصمیم به مرگ می گیرد .. اما خوشبخاتانه نجات میابد
به گزارش تیتر حادثه
سنا دختری ۱۸ ساله با چشمهای قرمز و پف کرده لباسهای شلخته و نامنظم و حالت بهت زدگی به همراه پدر نگران و بیقرارش وارد اتاق مشاوره شد و مشکل خود را اینگونه شرح داد یه صداهایی میشنوم فرهاد رو میبینم که سرم داد میزنه و به من دستور میده برو چاقو را بردار و یا قرص بخور من هم به حرفش گوش میدهم از صدایش خسته شدم به جز من هیچکس او را نمیبیند و صدایش را نمیشنود از صدای پدرم بدم میآید از صدای مادرم و حرف زدنش بدم میآید دوست دارم هیچ کدام را نداشته باشم.
دیشب دوباره پیمان مردی که هیچکس او را نمیبیند و فقط من میبینمش در مغزم دستور داد خودم را بکشم و من با قرصهایی که دکتر روانپزشکم داده بود خودکشی کردم که پدر و مادربزرگم من رابه بیمارستان بردند و بعد از درمان به خانه برگشتیم از زندگی خسته شدهام البته از ۶ سالگی که پدرم من و مادرم را تنها میگذاشت و به شهر دیگری میرفت و باید شبها را تنها میخوابیدم و وقتی خواب بودم با صدای مردی که در اتاق روبرو بدون لباس با مادرم روی تخت دراز کشیده بود و با مادرم حرف میزد از خواب بیدار میشدم و از ترس به خودم میلرزیدم و پناهی به جز پتو و تختم نداشتم و به زیر آن پنهان میشدم و آن شب را با کلی ترس به صبح میرساندم در صبح با مادرم درباره مرد لختی که دیده بودم صحبت میکردم اما مادرم میگفت خواب دیدهای و با بیا صبحانه بخور بحث را تمام میکرد.
برچسب ها :خودکشی ، سنا دختری ۱۸ ساله
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : ۰ در انتظار بررسی : ۰ انتشار یافته : ۰