یک قدم تا جنایت
پرستار خانگی که به همراه دو همدستش بازداشت شده‌اند در اعترافات خود گفت: «قرار بود من در را برای دو همدستم باز کنم و آنها پس از ورود به خانه با چاقو، هرمز را به قتل برسانند. بعد هم جسد را مثله کنیم و به بیابان‌های اطراف شهر انتقال دهیم.»
فکر می‌کردی نقشه شما لو برود؟
نه چون هرمز کسی را در ایران نداشت و با مرگش کسی از ماجرا با خبر نمی‌شد.
می‌دانی چطور لو رفتید؟
نه نمی‌دانم .
چرا می‌خواستی او را به قتل برسانی؟
به خاطر ثروتش، هرمز مقدار زیادی طلا و جواهرات و ارز در گاوصندوقش داشت و وسایل عتیقه نیز داخل خانه‌اش زیاد بود. از او سن و سالی گذشته بود و از پول‌هایش استفاده‌ای نمی‌کرد اما من و آرش در اول مسیر زندگی‌مان بودیم و پول‌های او زندگی‌مان را متحول می‌کرد.
با همدستانت چطور آشنا شدی؟
آرش که دوستم بود اما چون نمی‌توانستیم این نقشه را دو نفری اجرا کنیم، قرار شد او یکی از دوستانش را با خود برای کمک بیاورد .