سرقت میلیاردی از دختر هنرمند

پسر جوانی که میگوید برای کمک به نیازمندان، دختر جوانی را بیهوش کنار جاده رها کرده است، دستگیر شد.
به گزارش تیتر حادثه،چند روز قبل مرد چوپانی حین چراندن گوسفندانش دید دختر جوانی به صورت زخمی و رها شده در کنار جاده افتاده است.
چوپان با این تصور که دختر جوان فوت کرده به او نزدیک شد و آن موقع بود که متوجه شد او هنوز نفس میکشد؛ بنابراین با پلیس و اورژانس تماس گرفت.پس از آن دختر جوان که مشخص شد مینو نام دارد به بیمارستانی در همان حوالی انتقال یافت تا تحت درمان قرار گرفت. مینو بعد از یک هفته تحت نظر بودن به هوش آمد و در رابطه با حادثهای که برایش رخ داده بود، گفت: من عاشق نقاشی و طراحی هستم و در این رشته تحصیل کردهام. گاهی اوقات هم از گالریها و نمایشگاههای نقاشی بازدید میکردم تا اینکه در اینستاگرام با سروش آشنا شدم.
سروش پسری بود که مانند من به نقاشی علاقه داشت و حتی در صفحه اینستاگرامیاش چندین اثر نقاشی خودش را هم منتشر کرده بود. نقاشی وجه اشتراک من و سروش بود و همین مساله باعث شد کم کم به هم علاقمند شویم و سروش پیشنهاد ازدواج داد.او ادامه داد: از مدتی قبل تصمیم داشتم ملکی خارج تهران بخرم، به همین دلیل تصمیم گرفتم دلارها و طلاهایم را از صندوق امانات بردارم و سروش که از این ماجرا خبر داشت، پیشنهاد داد همراهیام کند. با هم به بانک رفتیم و من طلاها و دلارهایم را برداشتم، در مسیر او دو قهوه خرید و مدت کوتاهی بعد از اینکه قهوه را خوردم، بیهوش شدم و زمانی که به هوش آمدم، روی تخت بیمارستان بودم.
به این ترتیب برای ماموران پلیس مسلم شد سروش با سرقت طلاها و دلارها متواری شده است.
با شکایت دختر جوان، تحقیقات پلیسی آغاز شد و کارآگاهان با بررسی شماره تلفن همراه سروش دریافتند که سیم کارت متعلق به مرد معتادی است که به مبلغ ۵۰۰ هزار تومان آن را به سروس فروخته است. ادامه بررسیهای پلیسی هم حکایت از آن داشت که خواستگار قلابی احتمالا با نقشه قبلی وارد رابطه با مینو شده و هیچ رد و سرنخی از خود به جا نگذاشته است. در حالی که تحقیقات کارآگاهان پلیس ادامه داشت مرد طلافروشی با پلیس تماس گرفت و گفت: چند لحظه قبل زن جوانی برای فروش ۵۰۰ دلار و مقداری طلا به مغازهام آمد. با توجه به وضع ظاهری بدی که دارد، داشتن این همه طلا و دلار عجیب و مشکوک است. از طرفی کاغذ خرید هیچ کدام از طلاها را ندارد و میگوید دارد اما همراهش نیست.
پس از تماس مرد طلافروش با مرکز فوریتهای پلیسی ۱۱۰ گروهی از ماموران گشت نزدیکترین کلانتری وارد عمل شدند و زن جوان را دستگیر کردند. زن جوان خود را فرنگیس معرفی کرد و در تحقیقات اولیه گفت: همسرم به خاطر حمل و نگهداری مواد ۲۰ سال به زندان افتاد و من با فرزندم به تنهایی زندگی میکنم. وضع مالی خوبی ندارم و زمانی که صاحبخانه برای تمدید قرارداد مبلغ اجاره را زیادتر کرد، نمیدانستم چطور میتوان مبلغ را تهیه کنم.
یک روز که با دوستم شیما صحبت میکردم از ماجرای بیپولی و افزایش کرایه توسط صاحبخانه صحبت کردم و گفتم دنبال وام هستم اما با توجه به اینکه کار درست و حسابی و ضامنی ندارم، نمیتوانم وام بگیرم. چند روزی از این ماجرا گذشت تا اینکه شیما با من تماس گرفت و گفت داییاش میتواند به من پول قرض دهد و دلارها و طلاها را هم دایی شیما به نام فریبرز به من داد.
برچسب ها :سرقت ، سرقت میلیاردی
- نظرات ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط مدیران سایت منتشر خواهد شد.
- نظراتی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- نظراتی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط با خبر باشد منتشر نخواهد شد.
ارسال نظر شما
مجموع نظرات : ۰ در انتظار بررسی : ۰ انتشار یافته : ۰