سرنوشت وحشتناک سمیرا 16 ساله در زندان پدر شکنجه گرد !

به گزارش تیتر حادثه ، دختر 16 ساله ای به نام سمیرا که آثار کتک کاری بر نقاط مختلف پیکرش مشهود بود با بیان این که پدرم روزگار ما را سیاه کرده است به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری پنجتن مشهد گفت: از روزی که چشم باز کردم پدرم را در حال مصرف مواد مخدر دیدم اما آن روزها مواد مخدر سنتی مصرف می کرد و می توانست با کارگری مخارج خانواده 6 نفره ما را تامین کند اما از روزی که به خاطر گران شدن مواد مخدر سنتی به مصرف شیشه و کریستال روی آورد دیگر اوضاع زندگی ما نیز به هم ریخت چرا که بعد از مصرف مواد دچار توهم می شد و همه اعضای خانواده را کتک می زد. خیلی زود آثار اعتیاد بر چهره پدرم نمایان شد و دیگر هیچ کس حاضر نبود او را برای کارگری استخدام کند به همین دلیل همواره بیکار بود تا این که ناچار شد با جمع آوری زباله روزگار بگذراند با این حال همان درآمد اندکش نیز صرف تهیه مواد مخدر می شد مخارج خانواده ما از طریق کمک اطرافیان و برخی خیران تامین می شد از طرفی مادرم نیز به خاطر بیماری ناشناخته ای که دارد نمی تواند در بیرون از منزل کار کند چرا که با کوچک ترین تلاشی دچار ضعف و بدحالی می شود کارت پرداخت یارانه را نیز به صاحبخانه داده ایم تا حداقل آواره کوچه و خیابان نشویم در این شرایط 3 برادرم که از من کوچک تر هستند ترک تحصیل کرده اند و من هم مجبورم مانند آن ها درس و مدرسه را رها کنم تا حداقل بتوانم با کارکردم در خارج از منزل پول داروهای مادرم را تامین کنم و مرهمی بر زخم های دلش باشم حدود 2 هفته قبل بود که پدرم پس از مصرف مواد مخدر من و مادرم و یکی از برادرانم را با کمربند و انبردست طوری کتک زد که هنوز آثار آن در نقاط مختلف پیکرم وجود دارد.
او حتی در منزل را قفل می کند و گوشی های تلفن را می گیرد تا نتوانیم با پلیس 110 تماس بگیریم با این حال می دانم او حال طبیعی ندارد و نمی خواهم اذیت بشود با همه بدی ها و رفتارهای نامناسبش باز هم پدرم است و دوست دارم روزی مانند همسن و سالانم از داشتن پدری سالم لذت ببرم و طعم در کنار او بودن را بچشم اما … گزارش خراسان حاکی است با توجه به ماجرای کودک آزاری این دختر 16 ساله به پزشکی قانونی معرفی شد و سپس با صدور دستوری از سوی سرهنگ غلام علی مالداری (رئیس کلانتری پنجتن مشهد) و با هماهنگی های قضایی مقدمات لازم برای انتقال پدر وی به مرکز ترک اعتیاد فراهم شد تا مدتی بعد این مرد معتاد از چنگال مخوف اعتیاد رهایی یابد و به آغوش خانواده اش بازگردد.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی