ایران دوازده !

ایران دوازده !

دو پیرزن مرا با صحنه‌ای مواجه کردند که هیچ‌وقت از یادم نمی‌رود… .

من یک زنم !

من یک زنم !

من توقع زیادی ندارم و هیچ‌وقت تندی نکرده‌ام، زندگی ا م را هم دوست دارم ولی  … .دلم گرفته است. احساس نفس‌تنگی می‌کنم . گاهی دوست دارم سر به بیابان بگذارم .