قطع کردن دست دوست در پارتی

قطع دست مرد جوان در یافت آباد رقم خورد. عامل قطع دست مرد دستگیر شد و عامل قطع دست مرد به جرم خود اعتراف کرد. رسیدگی به پرونده قطع دست مرد در دادگاه آعاز شد. و عامل قطع دست مرد جوان طلب بخشش کرد.

به گزارش تیتر حادثه ، رسیدگی به این پرونده از 2 سال قبل به دنبال وقوع درگیری دسته جمعی در منطقه یافت‌آباد شروع شد .صدای درگیری و عربده کشی 7 مرد مست در محله پیچید و همسایه ها که هراسان شده بودند با پلیس تماس گرفتند . در آن میان مرد ۳۳ ساله ای به نام عماد که قصد میانجیگری داشت مورد حمله قرار گرفت و از ناحیه دست چپ مجروح شد .

وی به بیمارستان منتقل شد و تحت عمل جراحی قرار گرفت. اما چهار روز بعد پزشکان اعلام کردند به خاطر شدت جراحات دست وی قابل درمان نیست و باید قطع شود . به این ترتیب و با نظر کارشناسان دست چپ عماد از ناحیه بازو قطع شد.

عماد پس از ترخیص از بیمارستان از طرفین درگیری شکایت کرد و روشن شد در درگیری مستانه سپهر ۳۷ ساله ضربه های قمه را به دست وی زده است.

به این ترتیب سپهر که بعد از درگیری مستانه گریخته بود بازداشت شد و به درگیری اعتراف کرد.

وی در شعبه 8 دادگاه کیفری یک استان تهران پای میز محاکمه ایستاد.

درخواست قصاص قطع دست
در ابتدای جلسه عماد در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: دو سال از آن ماجرا می‌گذرد و زندگی ام سیاه شده است .من هنوز نتوانسته ام با ماجرای قطع دستم کنار بیایم و به افسردگی مبتلا شده ام. من حتی کارم را نیز از دست داده ام و فقط برای سپهر قصاص می خواهم. تا دستش قطع شود و بداند در این مدت چه زجری کشیده ام.

وی درباره درگیری گفت: آن شب من به همراه دوستانم مشروب خورده بودیم و همگی مست بودیم که سپهر شروع به شوخی با سایر دوستانم کرد .من سپهر را از قبل می شناختم و با او دوست بودم. من هرگز چنین رفتاری از او ندیده بودم. وقتی بین سپهر و دوست دیگرمان د عوا رخ داد، سعی کردم میانجگری کنم و به دعوا پایان دهم. من به سپهر اعتراض کردم و گفتم بهتر است دعوا نکند . اما او شروع به عربده کشی کرد و با قمه ای که همراه داشت به سمتم حمله کرد .دوستانم سعی کردند جلوی او را بگیرند اما نتوانستند.او 4 ضربه به دست و بازوی من زد. جراحت ها آنقدر عمیق بود که پزشکان نتوانستند برای بهبودی دستم کاری انجام دهند و دستم قطع شد.من حاضر به گذشت نیستم.

وقتی متهم در جایگاه ویژه ایستاد اتهامش را پذیرفت و گفت: قبول دارم آن شب مشروب خورده بودم و حال طبیعی نداشتم.اما من هیچ خصومتی با عماد نداشتم و نمی خواستم به او آسیب بزنم. باور کنید من در مصرف مشروب زیاده روی کرده بودم و اختیاری از خودم نداشتم. من حتی لحظه درگیری را نیز به خاطر ندارم. اما شرمنده عماد هستم و از او طلب بخشش دارم .

بنا بر این گزارش، در پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.