قتل پسر تهرانی مقابل کلوپ فوتبال دستی

به گزارش تیتر حادثه ، شامگاه پانزدهم بهمن ماه سال ۹۸ درگیری مقابل کلوپ فوتبال دستی در خیابان‌نواب رخ داد که در آن درگیری پسر ۲۸ ساله ای به نام آرش چاقو خورد و به بیمارستان منتقل شد. اما آرش ساعتی بعد به خاطر بریدگی شریان اصلی بازوی راستش به کما رفت و جان سپرد .
بررسی‌ها نشان می‌داد آرش در درگیری با دو برادر به نام‌های پژمان و پیمان کشته شده است. به این ترتیب دو برادر ردیابی و بازداشت شدند و پژمان ۲۳ ساله به قتل اعتراف کرد و مدعی شد برادر کوچکش پیمان در این ماجرا دستی نداشته است.

وی به بازسازی صحنه جرم پرداخت و در شعبه هشتم دادگاه کیفری یک استان تهران از خود دفاع کرد.

در ابتدای جلسه مادر قربانی که تنها ولی دم بود درخواست قصاص را مطرح کرد.

سپس متهم در جایگاه ویژه ایستاد و گفت: مدتی بود برادر کوچکم پیمان گوشی موبایلش را به یکی از دوستانش به نام سهیل داده و قرار بود مبلغی را از او بگیرد .اما سهیل پول برادرم را پس نمی داد .آخرین بار برادرم در کلوپ با سهیل روبه رو شد و به او گفت اگر پول را ندهد گوشی را از او پس می‌گیرد. همین موضوع موجب درگیری برادرم و سهیل شد. من برادرم را آرام کردم اما همان موقع سهیل با دوست قوی هیکلش آرش به سمت ما آمدند.آرش به طرفداری از سهیل به سمت برادرم حمله ور شد و با انتهای چاقو به پیشانی برادرم زد که جمجمه برادرم شکست. دعوا با وساطت صاحب کلوپ و سایر شاهدان پایان یافت.

وی ادامه داد : من به برادرم در حال رفتن به سمت مغازه پدرمان بودیم که سر برادرم خونریزی داشت. به همین خاطر مقابل یک مغازه ایستادیم تا سر برادرم را پانسمان کنیم. اما همان موقع دوباره آرش به سمت ما حمله ور شد.ا و حال طبیعی نداشت و گمان می کنم مشروب خورده و مست بود .من می ترسیدم که او بار دیگر به سمت برادرم حمله کند و او را بزند. به همین خاطر برای دفاع از جان خودم و برادرم به مغازه فلافلی که همانجا بود رفتم و چاقویی را برداشتم و یک ضربه به بازوی آرش زدم .وقتی از دست او خون جاری شد به همراه سهیل سوار موتور شدند و رفتند. اما صبح روز بعد من به اتهام قتل بازداشت شدم و فهمیدم آرش جان سپرده است .

وی به قضات گفت: باور کنید اگر آرش را نزده بود ممکن بود در آن دعوا خودم یا برادرم کشته می‌شدیم.

سپس وکیل وی به دفاع پرداخت و گفت: پزشکی قانونی تایید کرده که قربانی مست بوده و در‌معده او الکل کشف شده است. موکلم ضربه ای که به بازوی قربانی زده نوعا کشنده نبوده و قربانی در رفتن به بیمارستان تعلل کرده و به خاطر شدت خونریزی به کما رفته است.موکلم در دفاع از خودش و برادرش دست به این اقدام زده است .

سپس قضات دادگاه از دو شاهد خواستند تا آنچه را دیده اندبرای دادگاه تشریح کنند .

یکی از شاهدان گفت: من صاحب مغازه فلافلی بودم .پژمان به مغازه من آمد و از من خواست تا به او کمک کنم سر برادرش را پانسمان کنیم. من از مغازه بیرون آمده بودم که یکباره پژمان به داخل مغازه رفت و چاقویی را که با آن گوجه ها را خرد می کردم برداشت.اما من درگیری را ندیده‌ام و نمی‌دانم پژمان چطور به قربانی ضربه زد .

دوم شاهد گفت: من دیدم که قربانی به سمت دو برادر حمله ور شد و پژمان هم با چاقو یک ضربه به دست او زد.

با پایان جلسه قضات وارد شور شدند تا رای صادر کنند.