جزئیات قتل فرش فروش مشهدی

تیتر حادثه – روز پنج شنبه گذشته، پسر جوانی با مراجعه به پلیس آگاهی خراسان رضوی از گم شدن ناگهانی پدرش ابراز نگرانی کرد. این جوان که احتمال می داد پدرش توسط آپاچی سوار پلنگی پوش ربوده شده باشد، در اظهارات خود به کارآگاهان گفت: حدود ساعت 13، جوانی تنومند که کاپشن بادی به تن داشت و شلوار پلنگی پوشیده بود، به منزل پدرم مراجعه کرد و او را با خود برد اما دیگر هیچ اطلاعی از پدرم نداریم.

این جوان در توضیحات بیشتر به کارآگاهان گفت: پدرم فرش فروش است و فروشگاه فرش نیز در کنار منزل پدرم قرار دارد. با توجه به اهمیت موضوع، گروه ورزیده ای از کارآگاهان اداره جنایی پلیس آگاهی خراسان رضوی در حالی به پیگیری این پرونده آدم ربایی پرداختند که بررسی های مقدماتی حکایت از وقوع یک جنایت داشت. به همین دلیل کارآگاهان با هدایت مستقیم سرهنگ کارآگاه مهدی سلطانیان (رئیس اداره جنایی) وارد عمل شدند و تحقیقات گسترده ای را با استفاده از رصدهای پلیسی و امکانات فنی آغاز کردند. بررسی های کارآگاهان بیانگر آن بود که حدود 2 ساعت بعد از رفتن جوان آپاچی سوار، جوان دیگری به همراه راننده یک دستگاه وانت پیکان به فروشگاه مراجعه کرده و سه تخته فرش را با خود برده است.

همین سرنخ کافی بود تا کارآگاهان با راهنمایی های سرهنگ کارآگاه جواد شفیع زاده (رئیس پلیس آگاهی خراسان رضوی) به ردیابی وانت بپردازند. طولی نکشید که همه دوربین های ترافیکی زیر چتر اطلاعاتی پلیس قرار گرفت و در نهایت با مشخص شدن پلاک اصلی وانت پیکان، راننده جوان آن شناسایی شد اما او ادعا کرد از ماجرای آدم ربایی اطلاعی ندارد و تنها در یک مورد کاری، سه قطعه فرش را با دستمزد 30 هزار تومان به خیابان شهید شفیع زاده در منطقه گلشهر مشهد انتقال داده است. این گونه بود که عصر روز گذشته محل انتقال فرش ها لو رفت و کارآگاهان به طور نامحسوس به تحقیق در اطراف این منزل مسکونی پرداختند اما هیچ موتورسیکلتی درون این خانه ویلایی مسکونی نبود بنابراین آن ها ساعاتی را به کمین نشستند تا این که ساعت 19 جوان آپاچی سوار وارد منطقه کمین شد و داخل منزل رفت. در این هنگام آنان با هماهنگی قضایی و در یک عملیات ضربتی این جوان 40 ساله را در حالی دستگیر کردند که حیرت زده به چهره کارآگاهان خیره شده بود.

«جلیل.ذ» که سه فقره سابقه سرقت در کارنامه سیاه خود دارد، در محل دستگیری به آدم ربایی و سرقت فرش ها اعتراف کرد اما وقتی کارآگاهان به بازرسی طبقه دوم منزل پرداختند ناگهان با جسدی روبه رو شدند که درون یک تخته فرش قرار داشت و اطراف آن نیز با پارچه بسته شده بود.