پسر 7 ساله در دام سیاه پسر همسایه

پسر 7 ساله در دام سیاه پسر همسایه

حوالی ظهر بود که سینا مثل هرروز برای بازی با دوستش مجید به کوچه رفت. مریم خانم که سرگرم آشپزی بود با دیدن پسرش که در حیاط را باز کرد

سحر صحنه قتل را دید !

سحر صحنه قتل را دید !

فرشاد در حالی که یک نخ سیگار را با نوک انگشت سبابه و شصتش گرفته بود، با چهره‌ای در هم و گرفته به گذشته فکر می‌کرد. حدود یک ماه بود که با زیاد کردن سیگار، سرفه‌های خشک و آزاردهنده به سراغش آمده بودند.